بار خدایا که قلوب اولیا را به نور محبت منور فرمودی و لسان عشاق جمال را از ما و من فروبستی و دست فرومایگان خودخواه را از دامن کبریایی کوتاه کردی ما را از این مستی غرور دنیا هشدار فرما ،و از خواب سنگین طبیعت بیدار،و حجابهای غلیظ و پرده های ضخیم خود پسندی و خود پرستی را به اشارتی پاره کن و مارا به محفل پاکان درگاه و مجلس قدس مخلصان خدا خواه بار بده و این دیو سیرتی و زشتخویی و درشتگویی و خود آرایی و کج نمایی را زما برکنار فرما و حرکات و سکنات و افعال و اول و آخر و ظاهر و باطن ما را به اخلاص و ارادت مقرون نما .بارالها نعم تو ابتدایی است
(داد حق را قابلیت شرط نیست )و نوال تو غیر متناهی،باب رحمت و عنایتت مفتوح است و خوان نعمت بی پایانت مبسوط،دلی شوریده و حالی آشفته ،قلبی داغدار و چشمی اشکبار ،سری سودایی بی قرار ،و سینه ای شرحه شرحه آتش بار مرحمت فرما ،وخاتمه مارا به اخلاص به خود و ارادت به خاصّان در گاهت یعنی دیباچه دفتر وجود و خاتمه طومار غیب و شهود محمد و آل و اهل بیت مطهرش صل الله علیه و سلم و علیهم اجمعین به انجام رسان.و الحمد الله اولاً و آخراً و ظاهراً و باطناً.
امام خمینی چهل حدیث
گوش کن ،جاده صدا می زند از دور ،قدم های تو را
چشم تو،زینت تاریکی نیست
پلک هارا بتکان،کفش به پا کن و بیا
و بیا تا جایی ،که پر ماه به انگشت تو ،هشدار دهد
و زمان روی کلوخی بنشیند با تو
و مزامیر شب ،اندام تورا،مثل یک قطعه ی آوار به خود جذب کنند
پارسایی است در آن جا که تو را خواهد گفت
بهترین چیز ،رسیدن به نگاهی ست که از حادثه عشق ،تر است
سهراب سپهری