روزی مردی نزد پزشکی رفت و گفت :اقای دکتر من همه جای بدندم درد می اید .بعد انگشت اشاره اش را روی جاهای مختلف بدنش گذاشت و صدای اه ناله اش بلند شد دکتر انگشنت بیمار را گرفت و گفت مشکل از انگشت تو است که شکسته.باید این مشکل را حل کنی
بنده و همسرم هردو کچلیم
دشمن شانه و اصلاح سریم
هردو پای چپمان می لنگد
گویی رقصان همه جا جلوه گریم
در درون دهن هردوی ما
نیست دندان که یه چیزی بخوریم
گوشمان چون که کر است از این رو
رنج وراجی کس را نبریم
وعده هایی که بزرگان دانند
نشنیدیم و از آن بی خبریم
چونکه لالیم و نگوییم سخن
پرده راز کسی را ندریم
جفتمان صورتمان ابله روست
از نگه کردن هم بر حذریم
بس که زشتیم به دیوار اتاق
اینه نیست که در آن نگریم
نه سواد و نه کمالی داریم
زین سبب هردوی ما کله خریم
راحت از دغدغه بود و نبود
فارغ البال زهر شور و شریم
بسکه ما عاطل و باطل شده ایم
چون کوپن باطله ای بی ثمریم
هردو پیریم و خمیده قامت
هردو کم حوصله و بی هنریم
گرچه پولی به کف مانبود
عاشق و کشته سیر و سفریم
خوبه ارثی زپدر باقی ماند
ور نه ما مفت خور و بی ثمریم
ای خواننده چنین زوجی تو
دیدی در عمرت جان "کریم"؟!
کریم هویدایی
در یکی از خیابان های اصلی شهری چاله ای بود که باعث بروز حوادث متعدد برای شهروندان میشد.مدیران شهر طی جلسه های بر آن شدند که مشکل را حل کنند.
مدیر اول گفت: باید آمبولانسی همیشه در کنار چاله آماده باشدتا مصدومین را به بیمارستان برساند.
مدیر بالاتر گفت: نه، وقت تلف میشود. بهتر است بیمارستانی در کنار چاله احداث کنیم.
مدیر ارشد گفت: نه، بهترین کار آن است که این چاله را پر کنیم و چاله مشابهی درنزدیکی بیمارستان احداث کنیم.
نظر
مسافرکشی.
پنج برادر پولاشون را روی هم می ذارن و یه تاکسی می خرند بعد از مدتی ور شکست می شوند
اگر گفتی چرا این را هم یکشنبه ساعت 4.30می گذارم می تونید نظر بدید،بگید چرا
بوش
به یکی می گن:با بوش جمله بساز
می گه پات سوخت
می گن چه ربطی داشت
می گه:اخه بوش اومد (بوش:بویش،بوی پایت)
دربست
یکی با زنش میرن تاکسی بگیره میگه دربست سه نفر راننده میگه شما که دونفرید طرف میگه.....
این هم شما حدس بزنید
دیوونه
دوتا دیوونه تو خیابون گم میشوند اولی میگه:حالا چه کار کنیک دومی میگه تو برو خونتون من یه فکری برا خودم می کنم.
هوا
معلم:بگو ببینم حسن در هوا به غیر از اکسیژن چه چیزی وجود دارد؟
حسن :سوسک،پشه،کلاغ