در یکی از خیابان های اصلی شهری چاله ای بود که باعث بروز حوادث متعدد برای شهروندان میشد.مدیران شهر طی جلسه های بر آن شدند که مشکل را حل کنند.
مدیر اول گفت: باید آمبولانسی همیشه در کنار چاله آماده باشدتا مصدومین را به بیمارستان برساند.
مدیر بالاتر گفت: نه، وقت تلف میشود. بهتر است بیمارستانی در کنار چاله احداث کنیم.
مدیر ارشد گفت: نه، بهترین کار آن است که این چاله را پر کنیم و چاله مشابهی درنزدیکی بیمارستان احداث کنیم.
نظر
مسافرکشی.
پنج برادر پولاشون را روی هم می ذارن و یه تاکسی می خرند بعد از مدتی ور شکست می شوند
اگر گفتی چرا این را هم یکشنبه ساعت 4.30می گذارم می تونید نظر بدید،بگید چرا
بوش
به یکی می گن:با بوش جمله بساز
می گه پات سوخت
می گن چه ربطی داشت
می گه:اخه بوش اومد (بوش:بویش،بوی پایت)
دربست
یکی با زنش میرن تاکسی بگیره میگه دربست سه نفر راننده میگه شما که دونفرید طرف میگه.....
این هم شما حدس بزنید
دیوونه
دوتا دیوونه تو خیابون گم میشوند اولی میگه:حالا چه کار کنیک دومی میگه تو برو خونتون من یه فکری برا خودم می کنم.
هوا
معلم:بگو ببینم حسن در هوا به غیر از اکسیژن چه چیزی وجود دارد؟
حسن :سوسک،پشه،کلاغ
در جواب به webzade
سلام .
قضیه شش تایی ها بر می گرده به 16 شهریور 52 دربی استقلال پرسپولیس.
توی اون بازی پرسپولیسی گل کاشتند وبهترین نتیجه کل دربی هارا گرفتند توی اون بازی اول حسین کلانی تو دقیقه 32 یه گل زد بعد ایرج سلیمانی تو دقیقه 45 گل زد بعد همایون بهزادی توی دقیقه 50یه گل زد دوباره ایرج سلیمانی دقیقه56 و بعدش هم همایون بهزادی دقیقه 86 و 90 گل زد .
از اون موقع برای این که به استقلالی ها نشون بدیم که تیممون خیلی خوبه می گیم شش تایی ها تا اون نتیجه را یاد اور شویم .
شاید گفتن شش تایی ها دلایل دیگری هم داشته باشد ،به هر حال من فقط همین دلیل رو می دونم .
در ضمن نبینم دیگه تیممو مسخره کنی ها (قضیه پشت بام و الله واکبر ).
باخت ممکنه برای هر تیمی پیش بیاد .
دهکده رویایی فکر کنم زیادی کتاب تخیلی می خونی .این رو بدون باش امسال دیگه تیمت قهرمان نمیشه شاید پرسپولیس هم نشه.به هر حال من اگه جای تو بودم به وضع تیمم نگاه میکردم بعد این حرف را می زدم بهت تبریک می گم قوه تخیل قوی داری.
برخلاف انتظارم ساعت یک ربع به دو تعطیل شدیم خیلی خوشحال بودم چون خونه ما تا مدرسه ده دقیقه بیشتر راه نبود به خاطر پرسپولیس تند تر قدم برمی داشتم وقتی رسیدم خونه سریع نهار خوردم و بازی را دیدم خوشحال بودم چون بچه ها خوب بازی می کردند انتظار برد داشتم چند موقعیت خوب تو نیمه اول به سادگی از دست رفت.
سوت پایان نیمه اول زده شد خدا خدا می کردم پرسپولیس ببره .نیمه دوم که شروع شد دیدم اهوازی ها هم خوب بازی می کنند گفتم خدا با این وضع مساوی هم بشیم قبوله البته از ته دل نگفتم وضع بازی ما خوب بود ولی کرانچار که برد می خواست چند تا تعویض کرد اون فکر کرد این تعویض ها می تونند براش برد بیارند اما مثل اینکه خبر نداشت یکی از اون ها کار ار خرابتر میکنه خلاصه دقیقه 91 اقای بائو کار را خراب تر کرد و خطایی انجام داد که عاقبتش ضربه ازادی برای حریف بود
بازم دعا کردم که نبازیم ولی مثل این که خدا نخواست نبازیم و این ضربه گل شد .شاید این باخت به کرانچار یاد بده که تعویض بی موقع انجام نده و به بچه هایی که در زمین هستند اعتماد کنه و به بازیکنان هم یاد بده که انجام خطا روی بازیکنان حریف در هر شرایطی ممکن است برای تیم خطرناک باشه همان طور که خودشون وقتی روشون خطا انجام میشه خوشحالند وبرای زدن گل این موقعیت را بهتر می دونند همه تیم ها همین فکر را میکنند.
اقای شادمهر خان من درسته از باخت تیمم ناراحتم ولی مثل بعضی از استقلالی ها بی تعصب نیستم که وقتی باختیم هی علیه مربی شعار بدم وقتی هم که تیمم برد تشویقش کنم.
به شعر زیر توجه کن:
اون که میگیم دوست داریم ببازی هم حقیقته
هرجا باشیم داد میزنیم پرسپولیسی باغیرته